جستجوی حقیقت

شوقِ دانستن، میل ذاتی هر انسانی است که او را به به جستجوی فهمی عمیق‌تر از واقعیت در تمام ابعاد آن – از جمله شخصیت خود، اجتماع، عملکرد نیروهای مادی و معنوی و اسرار جهان- دعوت می‌کند. حضرت عبدالبهاء بیان می‌کنند که توانایی جستجوی حقیقت قابلیتی است که نوع بشر با آن خلق شده است. خداوند به انسان عقل موهبت نموده است و به همین جهت هر فرد نه تنها آزاد است که خود به جستجوی حقیقت بپردازد بلکه در پیشگاه خداوند در این ارتباط مسئول است. جستجوی حقیقت به فرد کمک می‌کند به شناخت خود و ماهیت واقعی خویش بپردازد و آنچه را که سبب ارجمندی و یا فرومایگی‌ است، تشخیص دهد. هرچه آگاهی ما نسبت به ماهیت انسان و نیز جهان اطرافمان بیشتر می‌شود، درکی از رابطۀ خود با کل هستی به‌ دست می‌آوریم که بر رفتار، تصمیم‌ و اهدافمان در زندگی اثر می‌گذارد. به بیان دیگر، این میل درونی به کشف حقیقت ابزاری است برای پیمودن مسیر پر فراز و نشیب زندگی که پیوسته به آن نیازمندیم.

بشر، همواره در طول زمان، در جستجویش برای حقیقت، از دو نظام دانش علم و دین کمک گرفته است. دین در صورتی می‌تواند همپای علم به تلاش بشر برای دستیابی به حقیقت کمک کند که پیروان خود را از تقلید کورکورانه آزاد نماید و جستجوی حقیقت را در میان آنان ترویج دهد. حضرت عبدالبهاء تأکید می‌نمایند که تقلید کورکورانه مانع رشد فکری فرد می‌شود و باعث می‌شود اجتماع اشتباهات گذشتۀ خود را تکرار کند. سنت‌پرستی و هراس از تحقیق و استفاده از هر آنچه جدید و مثبت است می‌تواند محصول چنین فضای فکری و اجتماعی باشد. برای رهایی از تقلید کورکورانه پیروان دین به جای اینکه مجبور به پذیرش باورهای مشخصی شوند، باید خود برای جستجوی واقعیت و کشف حقیقت فرصتی یابند. همچنین لازم است دین پیروانش را تشویق نماید که درک خود را از اصول و مفاهیم دینی مانند درک از یافته های علمی رو به رشد و در حال تکامل ببینند نه ثابت و مطلق.

با توجه به اهمیت پرورش شوق ذاتی به دانستن و نقش آن در پیشرفت فردی و جمعی بشر، در دیانت بهائی همه موظف هستند خود به جستجوی حقیقت بپردازند. برای اینکه بتوانیم به طور مستقل و آزاد به جستجوی حقیقت بپردازیم و در مورد اعتقادات خود تصمیم بگیریم، علاوه بر کنار گذاشتن تقالید، باید خود را از بند سنت‌های پوسیده و تعصباتی که از فرهنگ و یا نوع تربیت‌‍مان به ارث برده‌ایم تا حد ممکن رها سازیم. با چشم خود ببینیم و با گوش خود بشنویم و با انصاف در جستجوی حقیقت باشیم. ذهنی باز و قلبی وسیع لازم است. حضرت عبدالبهاء به ما تعلیم می‌دهند که باید طالب آفتاب حقیقت باشیم از هر افقی طلوع نماید، باید به دنبال عطر حقیقت باشیم از هر گلی انتشار یابد. همچنین لازم است که از خودمان و پیش‌فرض‌ها و منافع شخصی‌مان بگذریم. اگر همیشه فکر کنیم که حقیقت نزد ماست و دیگران اشتباه می‌کنند، درکمان جایی برای پیشرفت نخواهد داشت. جامی که پر است جایی برای دریافت آب تازه ندارد، وجود ما نیز اگر از نَفس‌مان پر باشد جایی برای دریافت آب زندگی‌بخش حقیقت ندارد.

با توجه به لزوم جستجوی حقیقت به طور مستقل برای هر فرد و بهره‌مندی از قوای عقلی که به انسان داده شده تقلید از مراجع دینی که در برخی ادیان قبل رایج بوده است در دیانت بهائی جایی ندارد. بلکه هر فرد وظیفه دارد خود‌ به مطالعۀ کلام الهی بپردازد و در معانی آن‌ تفکر کند. در این مسیر می‌توان با دیگران به مشورت پرداخت، اما کسی حق ندارد فهم شخصی خود از کلام الهی را به دیگران تحمیل نماید. لزوم جستجوی حقیقت به طور مستقل برای بهائیان همچنین به این معناست که هیچ فردی وادار به بهائی شدن نمی‌گردد. حتی اگر فرد در یک خانوادۀ بهائی متولد شده باشد و والدینش بهائی باشند، پس از رسیدن به سن بلوغ (پانزده سالگی) باید با مطالعه و تحقیق و تفکر شخصی باور دینی‌اش را انتخاب نماید. افراد در پذیرفتن حضرت بهاءالله به عنوان مظهر ظهور الهی برای این زمان کاملاً مختارند و تنها هنگامی که تمایل داشته باشند به عضویت جامعه بهائی در می‌آیند. به همین صورت، هر هنگام که افراد به هر دلیلی دیگر خود را بهائی ندانند، آزاد و مختارند که جامعۀ بهائی را ترک کنند.

جویای شمس حقیقت باشیم از هر افقی طالع شود.

حضرت عبدالبهاء
Star