حضرت بهاءالله

میرزا حسین‌ علی نوری، ملقب به بهاءالله، در تاریخ 21 آبان 1196 ه.ش. (12 نوامبر 1817 میلادی) در تهران در خانوادۀ یکی از معدود وزیران خوش‌نام و سرشناس قاجار که نَسب‌شان به نور مازندران می‌رسید متولد شد. ایشان هر چند هیچ‌گونه آموزش رسمی ندیدند ولی به دلیل شخصیت ممتاز و هوش و دانائی‌شان در بین اقوام و دوستان و هم‌سالان ممتاز بودند. در زمانِ در‌گذشت پدرشان، مطابقِ رسم آن زمان، مقام پدر در دربار به ایشان پیشنهاد شد ولی از پذیرش این پیشنهاد چشم پوشیدند تا بتوانند خود را وقف کمک به فقرا و محتاجین نمایند.

در بیست و هفت سالگی، با مطالعۀ برخی از آثار حضرت باب که از طریق مُلاحسین بشرویه‌ای (اولین مؤمن به حضرت باب)، به دست‌شان رسیده بود، ایمان قلبی خود را به امر حضرت باب ابراز داشتند و از آن پس تمام قوای خود را در راهِ ترویج آن صَرف نمودند.

در سال 1227 ه.ش. (1848 میلادی)، گردهمایی مهمی با حضور پیروان حضرت باب در روستایی به نام «بَدَشت» در نزدیکی شاهرود تشکیل شد. در این گردهمایی که ماهیت مستقل دیانت بابی اعلان و مورد تأکید قرار گرفت، میرزا حسین‌ علی نقش محوری بر عهده داشت و از آن زمان به بعد، ایشان با نام «بهاءاللّه» به معنی «شکوه و جلال خداوند» شناخته شدند. پس از تیرباران حضرت باب در سال 1229 ه.ش. (1850 میلادی)، شخصیت اخلاقی منحصر به فرد حضرت بهاءاللّه، بصیرت‌های عمیق و حکمت و درایتِ ایشان سبب شد که بسیاری از بابیان برای رهبریِ اخلاقی به ایشان روی بیاورند.

در سال 1231 ه.ش. (1852 میلادی)، به دنبال سوءقصد دو فرد بابی در یک اقدام شخصی به جان ناصرالدین شاه، حضرت بهاءالله که در آن هنگام در نظر حکومت یکی از سرشناس‌ترین چهره‌های بابی به شمار می‌رفتند با وجود اینکه کوچک‌ترین نقشی در این واقعه نداشتند، دستگیر و در سیاه‌چالِ تهران زندانی شدند. این سیاه‌چال که دخمه‌ای در زیر زمین و در قدیم خزانه یک حمام بود برای حبس بدترین و خطرناک‌ترین مُجرمان استفاده می‌شد. این دخمۀ تاریک هیج منفذی به بیرون نداشت. پاهای زندانیان در بند بود و حضرت بهاءالله زنجیر بسیار سنگینی بر گردن داشتند که اثرات آن تا پایان عمر، بر بدن ایشان دیده می‌شد. در این فضای اندوهناک و اَسف‌بار بود که حضرت بهاءالله به ارادۀ الهی به رسالت خویش به عنوان مظهر ظهور این عصر پی‌بردند.

بعد از چهار ماه رنج و سختی شدید، حضرت بهاءالله که از نظر جسمی بسیار بیمار و ضعیف شده بودند، از زندان رهائی یافتند و برای همیشه از وطن خود، ایران، تبعید شدند. ایشان به همراه خانواده‌ در سرمای شدید از طریق کوه‌های غربِ ایران راهی بغداد گشتند. در آن‌جا، پیروان حضرت باب برای هدایت اخلاقی و روحانی به صورت روز‌افزونی به ایشان رو‌ی می‌آوردند. هدایت‌های حکیمانۀ ایشان، مِهر و محبت بی‌دریغی که نثار همگان می‌نمودند و عظمت شخصیت‌شان به جامعۀ ستمدیدۀ بابی جانی دوباره بخشید.

شناخته‌شدن حضرت بهاءالله به عنوان رهبر جامعۀ پیروان حضرت باب، حسادت برادر ناتنی و جوان‌تر ایشان، میرزا یحیی، را برانگیخت. او بارها برای مخدوش کردن شخصیت حضرت بهاءالله و افشاندن بذر شک و تردید میان یارانشان تلاش کرد. حضرت بهاءالله برای اینکه باعث تنش و اختلاف میان جامعه نباشند، به تنهایی، روانۀ کوه‌های کردستان شدند و دو سال در آن ناحیه اقامت نمودند.

در آن محل دور‌افتاده نیز شهرت حضرت بهاءالله بر سر زبان‌ها افتاد. مردم از حکمت و نفوذ‌ کلام فوق‌العادۀ شخصی صحبت می‌نمودند که در آن ناحیه ساکن شده بود. وقتی این اخبار به بغداد رسید، بابیان که یقین داشتند این شخص، فردی جز حضرت بهاءالله نمی‌تواند باشد، بلافاصله گروهی را اعزام کردند تا از ایشان درخواست بازگشت نمایند.

بازگشت حضرت بهاءالله و سکونت مجدد ایشان در بغداد، جامعۀ بابیان آن زمان را سر و سامانی دوباره داد و بر اعتبار و مَنزلتشان افزود. در دوران بغداد بود که بعضی از شناخته‌شده‌ترین آثار ایشان از جمله «کلمات مکنونه»، «هفت وادی» و «کتاب ایقان»، به رشتۀ تحریر در‌آمد. اگر چه آثار حضرت بهاءاللّه نشان از عظمت مقام ایشان می‌داد، ولی هنوز زمان آن نرسیده بود که مقام خود را به صورت علنی اعلان نمایند. با انتشار شهرت حضرت بهاءالله، حسد و غرض‌ورزی بعضی روحانیون دینی، بار دیگر شعله‌ور گردید. اعتراضاتی به شاه ایران ارسال شده بود تا از سلطان عثمانی بخواهد که حضرت بهاءاللّه را به مکانی دورتر از مرزهای ایران بفرستد. این‌گونه بود که پس از ده سال اقامت در بغداد، فرمان تبعیدشان به استانبول صادر شد.

قبل از حرکت به استانبول، حضرت بهاءالله و همراهانشان به مدت 12 روز در باغ نجیب پاشا در خارج شهر بغداد اقامت کردند. در این مکان بود که حضرت بهاءالله، خود را به عنوان همان پیام‌آور الهی که تمامی کتاب‌ها و متون مقدّس به ظهورشان وعده داده بودند، معرفی نمودند. ایشان اعلان داشتند که بنیان‌گذار تعالیم و اصولی هستند که بشریت را قادر بر ساختن جهانی نوین بر پایۀ یگانگی و عدالت خواهد نمود.

دوران اقامت حضرت بهاءالله در استانبول چندان به طول نیانجامید. پس از چهار ماه ایشان را به ادرنه، نقطۀ دورتری تبعید کردند. در ادرنه، ایشان خطاب به پادشاهان و سلاطین و رؤسای ادیان از جمله ناصرالدین‌شاه، ناپلئون سوم، ملکه ویکتوریا و پاپ پی نهم نامه‌هایی صادر نمودند و بدین وسیله رسالت خود را به ایشان اعلان کردند و از آغاز عصری جدید سخن گفتند. ایشان رهبران جهان را هشدار دادند که انقلابات مصیبت‌باری در نظام سیاسی و اجتماعی جهان در پی است و به آنان توصیه نمودند که به اصل عدالت پایبند باشند و برای پایان دادن به جنگ و خونریزی، گرد‌ِهم آیند و مجمعی تشکیل دهند. این هشدارها و نصایح اما گوش شنوایی نیافت.

پس از پنج سال اقامت در ادرنه، حضرت بهاءالله را به عکا که بدنام‌ترین زندان- شهر امپراطوری عثمانی بود تبعید کردند. ایشان در ابتدا، به مدت دوسال، در قلعه‌ای به نام قشلۀ عکا زندانی بودند و اجازۀ ملاقات با هیچ‌ فرد را نداشتند. با این وجود، در این دوران پیروان ایشان پایِ پیاده از ایران برای دیدار می‌آمدند، در فاصله‌ای دور، مقابل زندان عکا می‌ایستادند و از پشت پنجره‌های زندان یک بار محبوب خود را زیارت می‌کردند و به ایران باز می‌گشتند. در عکا، حضرت بهاءاللّه «کتاب اقدس» را نازل فرمودند که در آن سرفصل کلی احکام، اصول و تعالیم اساسی امرشان را مطرح می‌سازند و شالوده‌های یک نظم اداری جهانی را بنا می‌نهند.

به مرور، حُسن اخلاق بهائیان بر قلوب زندانبانان و ساکنان متعصب و بی‌تفاوت عکا اثر نمود. درست همانند بغداد و ادرنه، بزرگ‌منشی حضرت بهاءاللّه، به تدریج تحسین عُموم جامعه از جمله برخی از رهبران آن را برانگيخت و باعث شد به‌تدریج از سختگیری‌های زندان کاسته شود. در اواخر دهۀ 1250 ه.ش. (1870 میلادی)، حضرت بهاءالله با این وجود که هنوز یک زندانی بودند، تا حدی از آزادی بهره‌مند شدند تا بتوانند از محدودۀ دیوارهای شهر خارج شوند، وضعیتی که اجازه می‌داد پیروانشان در آرامش نسبی ایشان را ملاقات کنند. سال‌های آخر حیات ایشان در عمارتی موسوم به بهجی در خارج از عکا سپری شد.

حضرت بهاءالله در سال 1271 ه.ش. (1892 میلادی) در سن 75 سالگی، چشم از این عالم فروبستند. در دوران چهل‌سالۀ رسالتشان، بیش از هزاران آیه، لوح و کتاب از قلم ایشان نازل شد. ایشان در آثارشان چارچوبی برای ایجاد تمدنی جهانی ترسیم نموده‌اند که هر دو بُعد معنوی و مادی زندگی را در‌برمی‌گیرد و منبعی نامحدود از عشق، بصیرت و نیرویی معنوی برای این عالم به ارمغان آوردند که ظهور و بروز این تمدن با شکوه و جلال را برای بشریت ممکن می‌سازد. آرامگاه آن حضرت (روضۀ مبارکه) در شهر عکا مقدس‌ترین نقطه برای بهائیان عالم و قبله‌ای است که هر روز میلیون‌ها نفر در دعا و مناجات به آن رو می‌نمایند.

روضۀ مبارکه، آرامگاه حضرت بهاءالله در عکا

از تاريکی بیگانگی به روشنی خورشيد يگانگی روی نمائيد.

حضرت بهاءالله
Star
خانۀ حضرت بهاءالله در روستای تاکر در مازندران

مقام انسان بزرگ است اگر به حق و راستی تمسک نمايد.

حضرت بهاءالله
Star
نمایی از زندان عکا

عالم بين باشيد نه خود بين.

حضرت بهاءالله
Star

بیشتر بخوانید

گزیده‌ای از بیانات حضرت بهاءالله

حضرت بهاءاللّه در دوران حیاتشان معادل بیش از 100 اثر نازل نمودند که شامل اصول و تعالیم اخلاقی و اجتماعی، دعا، احکام و متون عرفانی است. این آثار شالودۀ دیانت بهائی و چارچوبی برای ایجاد تمدن جهانی فراهم می‌سازند. در ادامه گزیده‌ای مختصر از آثار حضرت بهاءالله ارائه می‌گردد. کتابخانۀ بهائی متن کامل تعدادی از آثار حضرت بهاءالله را در اختیار خوانندگان قرار می‌دهد.

کتاب اقدس

کتاب اقدس در ميان بيش از صد جلد از آثار حضرت بهاءالله دارای اهميّتی بی نظير است. این کتاب که به زبان عربی است در سال 1873 میلادی هنگامی که ایشان هنوز در شهر عکا زندانی بودند نازل گشته‌است. تعدادی از الواح مهمۀ بعد از نزول کتاب اقدس و پاسخهای حضرت بهاءالله به سؤالات مطرح شده از جانب کاتب ایشان متمّم این کتاب می‌باشد. دعوی مهيمن و عظيم حضرت بهاءالله تجديد بنای عالم است و کتاب اقدس منشور مدنيّتی عالم گيراست که تأسيسش هدف غائی ظهور آن حضرت محسوب می‌شود .آنچه از قلم حضرت بهاءالله در اين کتاب نازل گرديده کل بر اساس ادیان قبل استوار است. چنانکه مي‌فرمايند:"هذا دين الله من قبل و من بعد". لهذا در آئين بهائی مفاهيم قديم با عرفان جديد ظاهر گشته و احکام اجتماعی طبق مقتضيات اين زمان تغيير يافته است تا بشر را به سوی مدنيّتی جهانی هدايت نمايد که در عصر حاضر حتّی اندکی از جلوه و عظمت و جلالش قابل تصور نیست. نسخۀ pdf این کتاب را می توانید در اینجا مطالعه و یا دانلود کنید.

کتاب کلمات مکنونه

«کلمات مکنونه» يکي از آثار حضرت بهاءالله است که در مورد ماهيت زندگي اجتماعی و معنوی انسان ‌سخن مي‌گويد. مفهوم اصلي اين اثر آن است که انسان براي آرماني والا پا به اين جهان گذاشته و دو هدف مهم در زندگي دارد: اول آنکه صفات متعالی انساني را در خود پرورش دهد و دوم در جهت بهبود اجتماع و استقرار وحدت نوع بشر بکوشد. نسخۀ pdf و یا epub این کتاب را می‌توانید در اینجا مطالعه و یا دانلود کنید. نسخۀ ePub این کتاب با سیستم‌های آندروید و iOS (اپل) قابل‌مشاهده است.

«کلمات مکنونه» يکي از آثار حضرت بهاءالله است که در مورد ماهيت زندگي اجتماعی و معنوی انسان ‌سخن مي‌گويد. موضوع کلی اين اثر آن است که انسان براي آرماني والا پا به اين جهان گذاشته و دو هدف مهم در زندگي دارد: اول آنکه صفات متعالی انساني را در خود پرورش دهد و دوم در جهت بهبود اجتماع و استقرار وحدت نوع بشر بکوشد. این کتاب دو بخش فارسی و عربی دارد.